هفت شهر عشق و هفت خان رستم

هفت شهر عشق و هفت خان رستم
0
در ادبیات حماسی که پیوند نزدیک با عرفان دارد و روشنترین وجه اشتراک آن دو مبارزه دائمی انسان با دیو است

در ادبیات حماسی که پیوند نزدیک با عرفان دارد و روشنترین وجه اشتراک آن دو مبارزه دائمی انسان با دیو است، باز حکایت هفت شهر، یا هفت منزل عشق، را در صورت هفت خان(به معنی هفت خانه) می‌بینیم. در شاهنامه، رستم (رمز دل) هنگامی که می‌بیند شاه کیکاووس (رمز نفس ناطقه آدمی) با یارانش (قوای مختلف انسانی) همه به دست دیو سفید (رمز نفس امّاره) اسیر افتاده و نابینا شده اند، به راه می‌افتد و در هفت مرحله با جادوگران و دیوان و ددان، یعنی لشکریان نفس، از شهوت و غضب، مبارزه می‌کند و در پایان با کشتن دیو سفید و چکاندن چند قطره از خونِ جگر دیو در چشم کیکاووس و یارانش آنها را بینا می‌کند و نجات می‌دهد. مولانا مکرر رستم را پهلوان راه عشق خوانده و در کنار شیر خدا نهاده است.
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
مولانا

بانگ زدم من که دل دوش کجا می‌رود
گفت شهنشه خموش جانب ما می‌رود
گفتم تو با منی دم ز درون می‌زنی
پس دل من از برون خیره چرا می‌رود
گفت که دل آن ماست رستم دستان ماست
سوی دیار خطا بهر غزا می‌رود
مولانا

سوختم در چاه صبر از بهر آن شاه چگل
شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمی
حافظ

نظامی در وصف معراج پیامبر اکرم گوید:
جریده بر جریده نقش می‌خواند
گریوه بر گریوه رخش می‌راند

در کنار تقسیمات هفتگانه از مراحل عشق برخی از اهل معرفت آن را هزار و یک منزل و برخی صد میدان و عده ای چهل یا چهار مرتبه و گروهی دیگر سه گام یا حتی یک گام دانسته اند.
سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این معمّا با قرینی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
حافظ

از در خویش تا به خانهٔ دل
عارفان را هزار و یک منزل
مهدی الهی قمشه ای

بی گمان این تقسیمات همه اعتباری و برای عبرت است و هر یک به گونه‌ای در جذب دلهای مستعد به کیمیای عشق سالکان را چراغ هدایت تواند بود.

برگرفته از پیشگفتار کتاب "گزیده منطق الطیر"
به قلم حسین الهی قمشه ای

رای خود درباره این پست انتخاب کنید
  • icon
  • icon
    نظرات
      arrow